آیا پوتین با کارت حماس بازی کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۸۶۲۰۶
عباس آخوندی در شرق نوشت: تحلیلگران و کارشناسان با تکیه بر اطلاعات پراکنده و ارزیابی برندگان و بازندگان اقدام به گمانهزنیهایی در باره چنگ غزه کردهاند که البته همه آنها مناقشهبرانگیز هستند.
گمانه نخست این است که این موفقیت نتیجه رشد درونی حماس و دیگر مجاهدان فلسطینی و دستیابی آنان به توان عملیاتی بسیار پیچیده از رهگذر درسآموزی از عملیات گذشته در کنار اطمینان بیش از حد سیستم اطلاعاتی اسرائیل به خود است که موجب بیتوجهی آنان به تحرکهای فلسطینیان شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گمانه دوم «تله اسرائیل» و غفلت تعمدی آن است. این رویکرد بر این گمان است که سیستمهای اطلاعاتی اسرائیل و مصر از این عملیات کموبیش و با دقتهای متفاوت آگاه بودهاند؛ اما نتانیاهو عمدا به آن بیتوجهی کرده است تا حماس را بهعنوان شروعکننده تجاوز به جهان معرفی کند و با توجه به خشونتهای رواداریشده در عملیات، امکان پاکسازی گسترده نژادی و قومی در منطقه غزه را تحصیل کند.
این نظریه بر این گمان است که هزینه ضربه به آسیبناپذیری اسرائیل، کشتهشدن تعداد زیادی از شهروندان آن و دیگر زیانهای حیثیتی، جانی و مالی اسرائیلیان از سود حاصل از مجرای مشروعیتیابی نسبی در پاکسازی نسبی قومی فلسطینیان و کوچ اجباری آنان از منطقه باریکه غزه و متوقفکردن عملیات گروههای جهادی در فلسطین برای مدتی طولانی، کمتر است و سرجمع کابینه راستگرای اسرائیل این هزینه را در برابر منافعش پذیرفته است؛ بنابراین عملا حماس در دام اسرائیل افتاده است.
گمانه سوم ارزیابی هزینه و فایده بازیگران جهانی و منطقهای از این عملیات است. این گمانه در تعارض با گمانه دوم نیست و میتواند لایهای دیگر از آن باشد. از این منظر برنده نهایی این جنگ تا این لحظه روسیه بوده است.
این فرضیه از سویی به پرسش منبع پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی حماس در عملیات پاسخ میدهد و از سوی دیگر تا حدی با نتیجه ارزیابی برندگان و بازندگان منازعه و گمانه دوم همسو است. براساس این گمانه، با توجه به بنبست جنگ اوکراین دو طرف در پی دستیابی به یک موقعیت برتر برای شروع مذاکره و پایان جنگ هستند.
روسیه با این اقدام در واقع با هزینه حماس و فلسطینیان در درجه اول و هزینه اسرائیلیان در درجه دوم به موقعیتی دست یافته است که میتواند از آن در حلوفصل مسئله اوکراین نیز سود ببرد. در عین حال با توجه به همگرایی استراتژیک روسیه و اسرائیل در مسئلههای مربوط به امنیت منطقه و امکان نقش میانجیگریای که روسیه میتواند ایفا کند، در گام دوم میتواند ایفای نقش اثباتی داشته باشد.
به هر روی این گمانه را نیز نمیتوان بدون مناقشه و مسجل دانست. طرح آن در اینجا نیز برای آن است که تحلیلگران به آن توجه کنند و در تأیید یا رد آن نظر خود را اعلام کنند.
بسیاری از تحلیلگران به این فرضیه که یک قدرت خارجی قابل اتکا در نشاندادن نقاط آسیبپذیری پدافندی و عملیاتی و حفاظتی و انتظامی در نقاط صفر مرزی اسرائیل نقش داشته، باور دارند و میگویند که اصلا نمیشود این مسئله را دور از ذهن دانست.
بر اساس این نظریه، ممکن است که یک سیستم اطلاعاتی در واقع آن نقاط اصلی آسیبپذیری را برای مقامات ارشد و اطلاعاتی و امنیتی حماس آشکار کرده باشد و حماس هم توانسته باشد از آن نقاط استفاده کند. از سوی دیگر بیگمان روسیه تاکنون برنده اصلی این منازعه بوده است؛ زیرا توجهها از جنگ اوکراین به اسرائیل منتقل شد.
بر اساس این گمانه، روسیه در واقع میخواست با دو کارت حماس و ایران همزمان بازی کند. از سویی امکان موفقیت عملیات را برای حماس فراهم آورد تا پس از آن بتواند درباره مسئله حماس با اسرائیل وارد مذاکره شود و از سوی دیگر، با استفاده از کارت ایران توجهها را از روسیه منحرف کند. امکان استفاده از کارت ایران با هوشمندی ایران و نبود شواهد میدانی از سوی غرب از حیز انتفاع افتاد؛ ولی کارت حماس همچنان در دست روسیه است.
اکنون روسیه تنها کشوری است که در آینده میتواند در ازای گرفتن امتیازاتی از غرب در اوکراین، در این ماجرا به اسرائیل کمک کند. برخی گزارشها حاکی از آن است که برخی تسلیحات اهدایی آمریکا و غربیان به اوکراین در اختیار حماس قرار گرفته است. نظریهای میگوید که این سلاحها از طرف باندهای فاسد اوکراینی در بازار سیاه به فروش رفته و از این رهگذر در اختیار حماس قرار گرفته است؛ ولی نظریهای دیگر بر این باور است که این سلاحها در نبردهای اوکراین از طرف روسیه به غنیمت گرفته شده است و بخشی از آنها در اختیار حماس قرار گرفته و این خود نشانی بر پشتیبانی روسیه از عملیات است.
نکته دیگر به نتیجه نرسیدن شورای امنیت در صدور قطعنامه به سود اسرائیل است. این نیز نتیجه مخالفت قطعی روسیه و همراهی چین بود. بهواقع، روسیه میخواست به اسرائیل ضرب شستی نشان دهد که در جریان جنگ اوکراین از نزدیکی به اوکراین خودداری کند و هزینه این همکاری را بداند. درعینحال پنجرهای را نیز به روی او بگشاید. در صورت واقعیبودن این گمانه، فرایند عادیسازی روابط برخی از کشورهای عربی با اسرائیل پس از یک دوره توقف مجددا فعال خواهد شد.
به هر روی باید منتظر بود و دید اتفاقهای بعدی کدامیک از این گمانهزنیها را تأیید میکند یا آنکه اساسا واقعیت چیز دیگری بوده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عباس آخوندی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۸۶۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همهجانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
تحلیلگران نظامی غربی بر این باورند که پوتین به جای حمله بهدنبال تضعیف ناتو از درون است تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل بتواند در آینده به آنها حمله کند.
به گزارش ایسنا، برخی از کشورهای غربی مانند آلمان و لهستان نسبت به برنامههای احتمالی روسیه علیه سایر کشورهای اروپایی هشدار میدهند، اما اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه واقعا قصد حمله به ناتو را دارد و حمله ممکن است چگونه باشد، هنوز مشخص نیست.
اعضای ائتلاف ۳۲ عضوی ناتو هر کدام سوگند یاد کردهاند که بر اساس ماده ۵ پیمان واشنگتن از یکدیگر در برابر حمله محافظت کنند. این بدان معناست که حمله روسیه به یک عضو میتواند جرقه جنگی با چند کشور مجهز به سلاح هستهای را ایجاد کند.
این در حالیست که پوتین در ماه مارس هرگونه برنامهای برای حمله به اعضای ناتو را رد کرد و چنین ادعاهایی را «کاملا بیهوده» توصیف کرد. با این حال، روسای نظامی غربی متقاعد نشدهاند. یک ماه پیش از آن، پوتین غرب را با احتمال حمله اتمی به دلیل حمایت از اوکراین تهدید کرد. او به پیشنهاد اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه ناتو میتواند برای حمایت از کییف به اوکراین نیرو بفرستد، اشاره کرد.
در همین حال تحلیلگران در گفتوگو با «بیزنس اینسایدر» گفتند که پوتین در حال انجام یک بازی طولانی است و نتیجه جنگ اوکراین و تلاش طولانی مدت روسیه برای تضعیف و فرسایش ناتو عوامل کلیدی در تصمیمگیری در مورد حمله روسیه خواهد بود.
فیلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس به این رسانه آمریکایی گفت پوتین یک مزیت کلیدی نسبت به غرب دارد. در حالی که رهبران غربی برای دورههای انتخاباتی حدودا چهار ساله برنامهریزی میکنند، پوتین رهبری است که هیچ رقیب جدی برای قدرت خود ندارد. این بدان معناست که او میتواند چندین دهه نگاه به جلو داشته باشد.
اینگرام گفت: «او در حال حاضر خواهان رویارویی مستقیم با ناتو نیست. اما او به شیوهای متفاوت فکر میکند و به شیوهای متفاوت از ما در غرب برنامهریزی میکند و بنابراین، روشی جدا از متد کشورهای ناتو برای انجام کارها دارد.»
فیلیپ اینگرام گفت: «بنابراین، جاهطلبی او در رشد این نیست که سال آینده به کشورهای ناتو و ناتو حمله کند. اما او شرایطی را برای این کار تعیین خواهد کرد.»
تحلیلگرانی مانند اینگرام بر این باورند که پوتین به دنبال تضعیف ناتو از درون خواهد بود تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل میتواند در آینده به آن حمله کند. برای انجام این کار، پوتین احتمالا به اصطلاح «جنگ هیبریدی» روسیه علیه کشورهای ناتو را تشدید خواهد کرد.
آنطور که ناتو میگوید، جنگ هیبریدی «اغلب در مناطق خاکستری زیر سایه یک جنگ متعارف انجام میشود. ابزارها یا ابزارهایی که برای راه انداختن جنگ ترکیبی به کار میروند و با هم ترکیب میشوند، اغلب به سختی قابل تشخیص، نسبت دادن و تایید هستند.» آنها میتوانند شامل گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست، تقویت احزاب افراطی در برخی کشورها، دامن زدن به تهدیدات تروریستی و راهاندازی حملات سایبری برای تضعیف بنیان جوامع غربی باشد.
روث دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن در این باره میگوید: «خطری که روسیه برای ناتو ایجاد میکند، بعید است که یک تهاجم باشد، بیشتر احتمال دارد که ناشی از طیفی از تهدیدات نظامی و غیرنظامی دیگر باشد؛ آنچه اغلب تهدیدات ترکیبی نامیده میشود.»
به گفته آنها، هدف اصلی این است که ایالات متحده را از «تعهد» خود برای «دفاع از متحدان اروپایی» خود دور نگه دارد، چه با این امید که در یک کمپین نظامی پرهزینه دیگر در جاهای دیگر درگیر شود، یا اینکه از پروژه ناتو خسته شود.
برایدن اسپرلینگ، تحلیلگر شرکت رند به بیزنساینسایدر گفت: «به همین دلیل، من انتظار دارم که روسیه از تمام ترفندها و قابلیتهای موجود در دست خود برای تضعیف وحدت غرب در سالهای آینده استفاده کند.»
برخی اشاره میکنند که روسیه در حال حاضر درگیر جنگ با ناتو است، البته به صورت پنهانی.
رابرت دوور، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه هال در بریتانیا هم میگوید این سوال که آیا روسیه به ناتو حمله خواهد کرد یا نه، بیهوده است. او گفت: «روسیه در حال حاضر درگیر درگیری معنادار با کشورهای ناتو و متحدان آنهاست.
جنگ اوکراین محدودیتهای جدی برای قدرت نظامی ناتو ایجاد کرد. این ائتلاف نظامی برای تولید گلولههای توپخانه و مهمات کافی برای اوکراین به تقلا افتاده است. در جریان بنبست در آمریکا بر سر کمک به کییف، کشورهای اروپایی ناتو قادر به جبران این کمبود نبودند و نیروهای اوکراین به ازای هر ۱۰ شلیک نیروهای روس، یک بار پاسخ میدادند و همین هم در بخشهایی از خط مقدم نزدیک به فروپاشی بود.
اسپارلینگ، تحلیلگر شرکت رند گفت، ایالات متحده اخیرا این کمکهای چند میلیارد دلاری به اوکراین را نهایی کرد، اما مشکلاتی که این وضعیت آشکار کرد، عمیق است. او گفت این نقطه ضعفی است که روسیه ممکن است در صورت عدم رفع آن، از آن بهرهبرداری کند.
او افزود: «این درگیری نشان داد که ارتشهای غربی تا چه اندازه برای جنگی که مطابق با شرایط آنها نیست، آمادگی لازم را ندارند. در حالی که ما این شکنندگی را حفظ میکنیم، خطر بیشتری وجود دارد که روسیه فکر کند میتواند دست به چنین کاری بزند.»
دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن به این رسانه آمریکایی گفت: «تصور یک سناریوی کوتاه مدت یا میان مدت که در آن دولت روسیه منابع لازم برای درگیر شدن در جنگ دیگری در مقیاس اوکراین را داشته باشد، دشوار است. جنگ با ناتو روسیه را نابود میکند، همانطور که پوتین به خوبی میداند، و حتی اگر فکر میکند این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای دفاع از یکی از اعضای ناتو در برابر تهاجم روسیه اقدام نکند، او هیچ نشانهای از تمایل به این موضوع از طریق بازی با رولت هستهای روسی نشان نمیدهد.»
اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس هم گفت، اما هر چقدر هم که طول بکشد، پوتین مصمم است به نوعی پیروزی در اوکراین دست یابد تا بتواند از آن بهعنوان یک پلتفرم برای برنامهریزی کمپین بعدی روسیه استفاده کند. پس از اوکراین، پوتین این میدان را بررسی خواهد کرد و مشتاق بهرهبرداری از فرصتهای بیشتر برای گسترش قدرت روسیه خواهد بود. همانطور که اینگرام میگوید: «او میخواهد اتحاد جماهیر شوروی به دست یک رهبر روسیه بازگردد و این هدف نهایی اوست.»
انتهای پیام